حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا سید محمد حسینی فائق را می توان از برجسته ترین و تأثیر گذارترین شخصیت های علمی و مذهبی تاریخ شهرستان جاجرم به شمار آورد که نقش بی بدیلی در عرصه های فرهنگی و مذهبی و سیاسی و اجتماعی این شهر داشتند. ایشان در ۲۶ دی ماه سال ۱۳۱۳ خورشیدی در جاجرم متولد شدند و چندی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی با عزیمت به مشهد مقدس،دوران تحصیلات حوزوی خود را در این شهر گذرانیدند و از محضر بزرگانی چون ادیب نیشابوری(ادیب دوم) در ادبیات،آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی در سطح عالی، آیت الله العظمی حاج سید محمد هادی میلانی در خارج فقه و اصول و آیت الله حاج میرزا جواد آقا تهرانی در علوم عقلی بهره های فراوان بردند و در پی بیماری پدر(آقا سید حسن) جهت خدمت به پدر و خانواده، به زادگاه خویش مراجعت کردند و در کنار خدمت به پدر، با حضور درخشان خود در جاجرم به زودی به چهره ای ارزشمند در حل مسائل و مشکلات مختلف مردم شهر و منطقه تبدیل شدند تا جایی که از حادترین مشکلات اجتماعی و سیاسی و قضایی و خانوادگی، به دست با کفایت ایشان به راحتی گره گشایی می شد و نمونه ی این قضایا را همه ی مردم جاجرم در جریان انتزاع دهستان گلستان از این منطقه به یاد دارند. ایشان در ۲۷ فروردین ۱۳۷۴ به دلیل عارضه ی قلبی دار فانی را وداع گفتند و همه ی مردم و مشتاقان خویش را در غم هجران خود به سوگ نشانیدند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
در ادامه مختصری از زندگینامه ی مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج آقای حسینی فائق «ره» بهمراه چنتا عکس
بسم الله الرحمن الرحیم
مختصری از زندگینامه ی مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج آقای حسینی فائق «ره»
تولد و خاندان:
در تاریخ 26 دی ماه سال 1313 هجری شمسی مطابق با 10 شوال المکرم 1353 هجری قمری در محله ی سر بازار جاجرم و در خانواده ای مذهبی و از تبار سادات شریف حسینی، کودکی پا به عرصه ی وجود گذاشت که سالها بعد به چهره ای درخشان در تاریخ فرهنگی و اجتماعی جاجرم مبدل شد و حضور گرانبهایش در میان مردم، سر منشأ آثار و برکات فراوانی در زمینه های مختلف فکری، اجتماعی ، سیاسی و مذهبی گردید.
پدر بزرگوارشان «آقا سید حسن» و مادر مکرمه ی ایشان «آغا بیگم» هر دو از استوانه های تقوی و دیانت و شناخته شده بودند.
«آقا سید حسن» نوه ی خواهری مرحوم آیت الله سید محمد حسینی جاجرمی(شاگرد آیت الله میرزای شیرازی) مشهور به آقای مجتهد و «آغا بیگم» نیز نوه ی دختری آقای مجتهد«ره» بود و لذا این کودک خجسته خصال توسط جد پدری شان به یاد آقای مجتهد، «سید محمد» نام گرفت و دوران بالندگی خود را در دامان این خانواده گذرانید.
تحصیلات:
«آقا سید محمد» از شش سالگی دوران تحصیلات ابتدایی خود را در جاجرم آغاز کرد و با موفقیت به پایان رسانید تا جایی که پس از فراغت از تحصیلات ابتدایی با پیشنهاد یکی از معلمان خود مبنی بر پذیرش شغل معلمی مواجه شد اما از آنجایی که دل در گرو تحصیلات حوزوی و دینی داشت، این پیشنهاد را نپذیرفت. البته وجود برخی مشکلات باعث چند سال فاصله افتادن بین فراغت از تحصیلات ابتدایی و شروع تحصیلات حوزوی شد ولی به هر حال ایشان دوره حوزه ی خود را از حدود سن 18 سالگی آغاز کرد.
«آقا سید محمد» دروس حوزوی خود را در مشهد مقدس و در جوار بارگاه ملکوتی آقا امام علی بن موسی الرضا علیه السلام آغاز نمود و در این دوره، از محضر علما و بزرگان حوزه ی علمیه ی مشهد مقدس بهره های فراوانی برد. دروس ادبیات عرب را نزد مرحوم ادیب نیشابوری(ادیب دوم) گذرانید و پس از گذراندن دروس مقدماتی سطح، دوره ی سطح عالی حوزه را در محضر استاد بزرگ و نامدار آن روزگار یعنی مرحوم آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی«ره» فرا گرفت و سپس به کسب فیض از محضر حضرت آیتالله العظمی حاج سید محمد هادی میلانی«ره» شتافت و دروس خارج فقه و اصول را در محفل درسی ایشان پی گرفت و در همین زمان نیز به کسب فیض از محضر عالم وارسته و متقی عصر، حضرت آیتالله حاج میرزا جواد آقا تهرانی«ره» پرداخت و علوم معقول را از ایشان فرا گرفت.
پیشرفت های درسی و تلاش و جدیت آن مرحوم در حوزه آن قدر سریع و چشمگیر بود که تمام این مراحل را فقط در مدت هشت سال پشت سر گذاشتند و حتی یکی از اساتید بزرگوارشان ادامه ی تحصیل آن مرحوم را تا نیل به درجات عالیه ی اجتهادی بر ایشان فرض دانستند. اما بروز عارضه ی قلبی برای پدر یعنی «آقا سید حسن» و نیاز خانواده به حضور ایشان، سبب بازگشت آن مرحوم به جاجرم شد و از این پس خدمت به پدر و اداره ی امور خانواده به همراه ارشاد نفوس و کمک به حل مسائل و مشکلات دینی و خانوادگی مردم جاجرم، وجهه ی همت ایشان گردید تا حدی که در اندک زمانی، به تأثیر گذارترین شخصیت علمی و فرهنگی تاریخ جاجرم مبدل شدند
از جمله یاران همراه آن مرحوم در دوران تحصیلات حوزوی می توان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، حضرت آیت الله حاج سید جعفر سیدان، مرحوم آیت الله عبایی خراسانی، مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج سید ذبیح الله اسلامی، حجة الاسلام و المسلمین حاج سید حسین فاطمی، حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین ابراهیمیان و حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محسن نیازی را نام برد که مراودات نزدیکی با یکدیگر داشتند.
ازدواج و فرزندان:
ایشان طبق سنت شریف نبوی(ص) در سال 1335 هجری شمسی ازدواج نمود. همسر مکرمه ی ایشان صبیه ی کربلایی زکریا مقبلی از افراد سرشناس و متدین شهر گرمه است که حاصل این وصلت فرخنده پنج فرزند پسر و سه فرزند دختر بود که مع الاسف یکی از دختران ایشان در سال 1366 هجری شمسی دار فانی را وداع گفت و داغ سنگینی را بر سینه ی پدر به ودیعت نهاد.
امرار معاش:
مرحوم حاج آقای حسینی فائق«ره» از معدود روحانیونی بود که نه تنها زندگی خود را وابسته به وجوه شرعیه نکرد بلکه از خدمات بی دریغ خود به مردم نیز هیچ چشمداشت مادی را در نظر نمی گرفت و در مقابل فعالیت های مذهبی و اجتماعی خود نظیر منبر وعظ و خطابه و عقد و ازدواج، ریالی از مردم دریافت نمی کرد بلکه خویشتن را وقف خدمت بی ریا به مردم کرده بود و حتی خود، یاری رسان و دست گیر مستمندان و نیازمندان جامعه بود.
ایشان برای تأمین زندگی خود و خانواده، همچون اجداد بزرگوارش مرهون فعالیت های شخصی خود بود به طوری که سالها در کنار پدر بزرگوارش به شغل قنادی و آبنبات پزی در جاجرم، گرمه و گنبد کاووس مشغول بود و چند سالی هم در جاجرم فروشگاه لوازم خانگی و به طور خاص چینی فروشی داشت و تا پایان عمر پر برکت خود نیز به شغل شریف دامداری اشتغال داشت و تمام امور مربوط به این کار را شخصاً با علاقه ی خاصی دنبال می کرد.
سجایا و فضایل اخلاقی
سخن درباره ی اخلاق و رفتار آن بزرگوار مجال وسیع تری را می طلبد و این جایگاه را چنین مجالی نیست بلکه فقط به طور خلاصه باید گفت که مشی اخلاقی ایشان در تمام زمینه های رفتاری، نشأت گرفته از تعالیم اسلامی و شیوه های عملکردی اولیاء بزرگوار دین یعنی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود به طوری که حرکات و سکنات و جاذبه و دافعه ی آن مرحوم، همه و همه ریشه در اصول اخلاقی و تربیتی اسلام داشت و هر کس با ایشان سلوک داشت جلوه هایی از سیمای پر فروغ اهل بیت علیهم السلام را به نظاره می نشست.
ایشان بسیار مقید به انجام فرائض و اجتناب از محرمات بود و به طور کلی تمام تصمیمات زندگی خود را در چارچوب وظیفه ی شرعی و دینی اتخاذ می نمود و هر تکلیفی بر خود احساس می کرد، بدون هیچ گونه واهمه ای در پی انجام آن بر می آمد، هر چند که مایه ی خوشامد دیگران نباشد و همین امر نیز سبب ناخوشنودی عده ای افراد منفعت طلب و مغرض می شد که نمی توانستند تحمل پذیرش حق و عدالت را داشته باشند و به همین خاطر جریانات سخیف و زننده ای را علیه ایشان سازماندهی می کردند و مزاحمت های فراوانی برای ایشان ایجاد می کردند اما جز شکیبایی چیزی از ایشان مشاهده نمی کردند.
انس همیشگی با قرآن کریم از ویژگی های فردی آن بزرگوار بود؛ آن گونه که روزی بر ایشان نمی گذشت مگر آن که در آن روز قرآن را تلاوت کرده باشد و جالب تر اینکه در آخرین روزهای عمر شریفشان مؤانست ایشان با قرآن بیشتر شده بود و زمان بیشتری را به تلاوت قرآن اختصاص می داد. در ماه مبارک رمضان نیز که بهار قرآن است، حد اقل ده بار قرآن را ختم می کرد.
اهل تهجد و نماز شب بود و سعی بر این داشت که هیچگاه این مهم از او ترک نگردد و حتی در شبهای بیماری منجر به رحلت نیز، نماز شب او ترک نشد.
عشق و ارادت ایشان به ساحت مقدس اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نیز مثال زدنی و فوق تصور بود و در بزرگداشت و تکریم مقام شامخ آن بزرگواران، از جان و دل مایه می گذاشت و از چیزی فروگذار نمی کرد. به ویژه، ارادت خاصی به جده ی اطهر خود حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها و نیز حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام داشت که این خصوصیت در همان زمان طلبگی ایشان نیز زبانزد طلاب حوزه ی علمیه ی مشهد مقدس بود. برگزاری برنامه های جشن میلاد اهل بیت علیهم السلام و اقامه ی عزای سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام و دیگر معصومین علیهم السلام از مصادیق بارز محبت و ارادت بی نظیر آن بزرگوار به اولیای دین بود.
در تعامل با مردم بسیار صبور و مردم دار بود و همواره اخلاق کریمانه ای از خود به نمایش می گذاشت و آن چنان روش اخلاقی ایشان تأثیر گذار بود که در همان برخورد اول دلها را مجذوب خود می ساخت و شیرینی مجالست با ایشان هیچگاه از خاطر همراهان و دوستان آن مرحوم فراموش شدنی نیست.
بسیار اهل خوش رویی و مزاح بود و همین امر، جاذبه ی ایشان را صد چندان می کرد و صد البته هیچگاه در این زمینه پای از حریم حق و راستی بیرون نمی گذاشت.
علاوه بر اینکه احترام بزرگان را به نحو اکمل مراعات می کرد، کودکان و نوجوانان عصر ایشان نیز خاطره های خوش و شیرینی از لحظه های رویارویی با آن بزرگوار دارند...
همان گونه که در ایام میلاد شکوهمند اهل بیت علیهم السلام و سایر اعیاد مذهبی، سرور و شادمانی در رفتار و چهره ی ایشان موج می زد و دیگران نیز در محضر آن بزرگوار لحظات دل انگیز و مسرت بخشی را می گذراندند، در روزهای مصیبت اهل بیت علیهم السلام نیز، سیمای ملکوتی ایشان بیانگر غمی بزرگ و جانکاه بود که بر روح و روانش مستولی گشته بود؛ آن چنان که نه تنها خود کلامی به شادمانی بر زبان نمی آورد بلکه به شدت دیگران و مخصوصاً خانواده ی خود را از کلام و حالتی که رنگ و بوی مزاح و شادمانی به خود بگیرد، منع می کرد. به ویژه در روز جانسوز عاشورای حسینی علیه السلام، حال و هوای دیگری داشت و حتی تحمل پذیرش یک لبخند را بر لبان نزدیکان خود نداشت.
همیشه سعی می کرد بهترین و جدیدترین لباس های خود را در اعیاد مذهبی بر تن کند و از خرید لباس ها و وسایل غیر ضروری در ایام عزای اهل بیت علیهم السلام خود داری می کرد و این شیوه ی پسندیده را به اهل خانواده ی خود نیز توصیه می کرد.
هر چند در طول حیات با برکت خویش به زیارت سایر اهل بیت علیهم السلام توفیق نیافت اما نسبت به زیارت آقا امام رضا علیه السلام اهتمام ویژه ای داشت؛ به طوری که هر چند گاه یک بار اختصاصاً برای زیارت آن حضرت به مشهد مقدس مشرف می شد و مخصوصاً هر سال در روز 23 ذی القعدة الحرام که به نام روز ویژه ی زیارتی امام رضا علیه السلام مشهور است، خود را به مشهد می رسانید. در زمان حضور در مشهد نیز، بدون استثنا هر روز صبح زود به پای بوس حریم مقدس رضوی علیه السلام می شتافت و پس از آن سایر امور خویش را پی می گرفت. همواره نیز اهل خویش را بر زیارت آن آستان مقدس سفارش مؤکد می فرمود.
سعه ی صدر و میهمان نوازی از جلوه های زیبای شخصیت آن مرحوم بود و درب منزل ایشان به روی همه ی مراجعان باز بود؛ چه آنانی که فقط برای عرض ارادت به محضرشان شرفیاب می شدند و چه آنانی که برای رفع مشکلاتشان به ایشان مراجعه می کردند. شاید کمتر روزی بود که منزل ایشان پذیرای یک یا چند میهمان از اقشار مختلف جامعه نباشد و معمولاً به همین خاطر نیز به اهل خانه سفارش می کرد همیشه مقداری بیش از حد نیاز خانواده غذا آماده کنند تا در صورت داشتن میهمانان ناخوانده، جوابگوی آنان نیز باشد. همواره سعی می کرد از میهمانان خود به بهترین شکل ممکن پذیرایی کند و صد البته با میهمانان خود صمیمی بود و طوری رفتار نمی کرد که آنان احساس شرمندگی کنند و لذا این رفتار صمیمانه، حسی زیبا در آنان ایجاد می کرد؛ آن چنان که سخت مجذوب و شیفته ی آن بزرگوار می شدند و دل کندن از حضور او برایشان مشکل می شد.
آن قدر در میان مردم نفوذ کلام داشت که بسیاری از مرافعات و اختلافات بین افراد مختلف و خانواده ها، با سخنان راهگشا و دل نشین ایشان به صفا و دوستی مبدل می شد. حتی بسیار اتفاق می افتاد که قضات دادگاه از حل مشکلات افراد درمانده می شدند و طرفین دعوا را به محضر ایشان ارجاع می دادند و آنجا بود که به آسانی گره از مشکلاتشان گشوده می شد.
در مراوده با افراد آن گونه رفتار می کرد که عملکرد ایشان، سرمشق و سرمنشأ ایجاد تغییرات مثبت و سازنده در رفتار دیگران بود؛ به طوری که برخی از یاران آن مرحوم، اجتناب خود از محرمات و اشتباهات را مرهون همراهی با ایشان می دانند.
با وجود مشغله ی زیاد، هیچگاه با منبر وعظ و تبلیغ فاصله نگرفت بلکه منبر رفتن را از وظایف شرعی و اخلاقی خود می دانست و در تمام مناسبت های مذهبی نظیر ماه های محرم و صفر و ماه مبارک رمضان و نیز سایر ایام عزای اهل بیت علیهم السلام نه تنها در جاجرم بلکه در سایر جاهایی که دعوت می شد، بدون هیچ گونه چشمداشت مادی حضور می یافت و روز جمعه ی هر هفته نیز حتی اگر مناسبت خاصی هم نبود، در مسجد امیرالمؤمنین علیه السلام بر منبر خطابه می نشست و حاضران را مستفیض می نمود و نکته ی مهم اینکه تعداد نفرات حاضر در پای منبر برایش اهمیتی نداشت بلکه اصل انجام وظیفه مهم بود. البته توجه کاملی به قشر غالب حاضر در مجلس داشت و بیانات خویش را در خور شأن حاضران و در سطح درک و فکر آنان مطرح می کرد و شرایط زمان و مکان را مراعات می نمود.
از بارزترین خصوصیات اخلاقی نیز می توان به صبر و شکیبایی بی مثال ایشان اشاره کرد. آن عزیز فقید آن چنان شکیبایی را در وجود خویش نهادینه کرده بود که لحظه ای پای از این مدار بیرون نگذاشت و در سخت ترین شرایط اجتماعی و سیاسی نیز که محصول عقده گشایی های عده ای مردم نمای متظاهر بود، با وجود اعلام آمادگی بسیاری از متدینین برای دفع شر آنان، صبر را پیشه ی خود می کرد؛ آن چنانی که از جد مظلومش حضرت امیرالمؤمنین آقا امام علی علیه السلام آموخته بود و همین امر نیز گاه به تنبه خطاکاران می انجامید.
از کرائم اخلاقی آن بزرگ مرد، تواضع در تعامل با عامه ی مردم بود؛ آن چنان که همنشینی و همراهی با ضعیف ترین اقشار جامعه، یکی از اصول اخلاقی ایشان بود و به خصوص توجه کاملی به حقوق انسانی آنان داشت.
عامل فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر بود و در این زمینه آن چنان دقیق و لطیف عمل می کرد که بیشترین تأثیر را در میان مخاطبان داشت و روشی که در انجام این وظیفه ی خطیر به کار می برد، بیشتر امر و نهی با رفتارهای آموزنده بود و نه موضع گیری های خشن و مستقیم. البته هر جا نیز که اقتضا می کرد و احساس وظیفه می نمود، برخوردهای قهری و پر صلابت را نیز چاشنی کار خود می کرد و این مورد معمولاً در جاهایی اتفاق می افتاد که در اثر تبانی افراد صاحب نفوذ، حقوق قشر ضعیف و زحمتکش جامعه در معرض تباهی قرار می گرفت و آنگاه بود که آتش خشم مقدسش فوران می کرد و کس را یارای مقابله با او نبود. نمونه ی این برخوردها را می توان در خاطرات مردم جستجو کرد و این مقال را قصد بیان خاطرات نیست.
نظم و انضباط دقیقی بر زندگی شخصی و اجتماعی ایشان حکمفرما بود و به «وقت» اهمیت زیادی می داد و نه تنها می کوشید اوقات شخصی خویش را به هدر ندهد بلکه برای وقت دیگران نیز ارزش والایی قائل بود و لذا در عمل به وعده های خود در رأس زمان معین به شدت پایبند بود. در زندگی ایشان هر چیز و هر موضوعی جایگاه خاص خودش را داشت و طبقه بندی وسایل شخصی و داشتن برنامه در زندگی از ویژگی های فردی آن جناب بود.
بسیار به مطالعه می پرداخت و جالب اینکه جدا از مطالعه ی کتب مذهبی و اخلاقی، علاقه ی زیادی نیز به مطالعه ی کتب دیگر از جمله کتب حقوقی، تاریخی، رمان، طنز و شعر داشت و خود نیز اهل شعر و شاعری بود و گاه اشعار زیبایی می سرود. از آنجا که ذهن خلاق و پویایی داشت، به خوبی و به راحتی از این اطلاعات عمومی وسیع در زمینه های مختلف بهره می برد؛ آن چنان که گاه بر تحیر دیگران افزود.
فصاحت بیان و شیوایی قلم و زیبایی خط آن مرحوم بی همتا بود و همواره این توانمندی های خود در راه خدمت به دین و مؤمنین به کار می بست و از جمله کارکردهای ایشان در این زمینه می توان به احقاق حقوق مردم در مسائل مختلف اجتماعی و قضایی و نیز انجام مناظرات مذهبی با گروه های فکری گوناگون اشاره کرد. آن دانشمند فرزانه با تکیه به حق و با توجه به جایگاه علمی والایی که از آن برخوردار بود، هیچ ابایی از انجام مناظره نداشت و بسیار پیش می آمد که در سالهای آبنبات پزی در گنبد کاووس به مناظره با بزرگان بهائیت می پرداخت و همواره پیروز میدان مناظره بود.
رویکردهای سیاسی
سیاست آن گونه که در قاموس اجتماع جلوه کرده است، معنا و مفهومی خاص را به ذهن انسان متبادر می کند که آن را در مداری جداگانه نسبت به سایر عملکردهای افراد قرار می دهد؛ در صورتی که از نظر مفاهیم دینی و مذهبی، عملکرد سیاسی چیزی خارج از وظایف شرعی انسان نیست و همان گونه که مرحوم مدرس نیز بر این نکته تأکید دارد، سیاست عین دیانت است و این بیان بدین معناست که انسان باید به وظایف خود در چارچوب ضوابط شرعی عمل کند و نتیجه آن هر چه باشد، مطلوب خواهد بود چرا که هیچ مصلحتی والاتر از عمل به تکلیف نیست.
با مراجعه به شیوه های عملکردی مرحوم آقا (ره) نیز دقیقاً همین اصل تجلی پیدا می کند ؛ به عبارت واضح تر باید گفت که آن بزرگوار در مشی سیاسی خود، رویکردی تکلیف گرایانه داشت و با توجه به وظیفه ی دینی خود، در برخی صحنه های سیاسی حضور پیدا می کرد و در صورت عدم احساس وظیفه یا وجود ابهام در تکلیف، عطای سیاست را به لقای آن می بخشید و همین موضوع نیز بر گروهی ظاهر بین و سطحی نگر گران می آمد؛ آنانی که شخصیت انسانی خود را در غوغاهای سیاست زدگی دوران، گم کرده بودند و برای ابراز وجود، انواع روش های مردم آزاری از قبیل ایجاد جو نا امنی در جامعه، ایراد تهمت و افترا علیه دیگران و مخصوصاً شخصیت های مورد احترام مردم، به راه انداختن پروژه های پرونده سازی قضایی و پراکندن هرزنامه های مشحون از الفاظ بی ادبانه علیه افراد را پیشه ی خود کرده بودند و اکنون نیز با انتشار خزعبلاتی به نام خاطرات، این رویه را حفظ می کنند.
به هر حال چنین شرایط دشوار و سنگینی که سلامت روانی و امنیتی جامعه را تهدید می کرد، باز هم نتوانست بر اراده ی مستحکم آن مرحوم در جهت حفظ شؤونات شرعی خللی وارد کند و ایشان هیچ گاه پای از حریم حق بیرون ننهاد و اصولاً داشتن موقعیت های چشمگیر سیاسی، برای او جاذبه ای نداشت به طوری که حتی برای برخی مناصب به ایشان پیشنهادهایی هم می شد اما خود نمی پذیرفت. سیاست در مفهوم متداول آن را به خوبی می فهمید ولی هیچ وقت آلوده ی بازیهای سیاسی روزگار نشد.
دوران پیش از انقلاب:
سالهای کودکی ایشان تا هفت سالگی مقارن با آخرین سالهای حکومت رضا خان و بروز جنگ جهانی دوم بود و علی القاعده با توجه به سن اندک و به دور ماندن شهرهای کوچکی مانند جاجرم از قواعد سیاسی روزگار، نمی توان رفتاری سیاسی را از ایشان به بیان آورد و فقط ایشان از ورود نیروهای ارتش بلشویکی شوروی به جاجرم به عنوان خاطره ی آن دوران یاد می کرد. پس از سقوط رضا خان و شکل گیری حکومت محمد رضا شاه نیز به همان دلایل پیشین، با امور سیاسی میانه ای نداشت اما با ورود ایشان به تحصیلات حوزوی در مشهد مقدس و شروع دهه ی 1330 هجری شمسی، کم کم بر دامنه ی آگاهی های سیاسی او افزوده شد و این امر سبب حضور آگاهانه ی وی در برخی صحنه های سیاسی گردید.
از جمله جریانات این دهه که به طور کلی سبب آگاهی مردم و آغاز خیزش های مردمی بر ضد حکومت پهلوی شد، می توان به مبارزات مرحوم دکتر محمد مصدق و مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی علیه استبداد شاه و تلاش برای خروج صنعت نفت از سلطه ی انگلیس و نیز شکل گیری گروه مبارز فدائیان اسلام به رهبری شهید سید مجتبی نواب صفوی اشاره کرد که به خصوص این مورد اخیر، تأثیر زیادی در بروز رویکردهای سیاسی آن جناب داشت. مرحوم نواب در سفر به مشهد مقدس و حضور در جمع طلاب حوزه ی علمیه، جمع زیادی از آنان را مجذوب خود نمود. مرحوم آقا(ره) نیز که از نزدیک شاهد این جریانات بود، شیفته ی مرام و رفتار نواب صفوی شده بود و با اشتیاق در جلسات سخنرانی او شرکت می کرد و بهره می جست و شاید بتوان این حرکت را، اولین فعالیت سیاسی-مذهبی ایشان تلقی کرد ولی هر چه زمان بیشتر به پیش می رفت با افزایش آگاهی های اجتماعی و سیاسی، به اقتضای احساس وظیفه ی شرعی حضور پر رنگ تری از ایشان در صحنه شکل می گرفت.
دهه ی 1340 هجری شمسی و شروع مبارزات مردم با رژیم فاسد پهلوی به رهبری روحانیت و به ویژه مرحوم امام خمینی(ره)، هم زمان با استقرار مجدد آقا(ره) در جاجرم بود و از آنجا که ایشان علاقه و اشتیاق شدیدی به مرحوم امام خمینی(ره) و اهداف مقدس او داشت، اولین کسی بود که در جاجرم عکس آن بزرگوار را بر دیوار منزل خود نصب نمود و البته این عمل با واکنش تند رئیس وقت ژاندارمری جاجرم رو به رو گردید.
از جمله نقش های مبارزاتی ایشان در این ایام می توان به مخالفت صریح آن بزرگوار با حضور بانوان در انتخابات انجمن شهر -مخصوصاً به عنوان نامزد انتخابات- یاد کرد که موجب بروز مشکلاتی برای وی شد ولی تأثیری در نظر ایشان نداشت.
در جنجال تأسیس حزب رستاخیز از سوی شاه نیز، تنها شخصیت سرشناس جاجرم که عضویت در این حزب را نپذیرفت، آن بزرگمرد بود و این موضوع در همان زمان تحت پیگرد ساواک قرار گرفت ولی به مدد الهی کاری از پیش نبردند.
آقا(ره) در تمام سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم ارتباط مستمر و ثمر بخشی با برخی مراجع عظام داشت و جریان انقلاب را همراهی می کرد و حضور بارز در راهپیمایی های ضد طاغوت، از نشانه های این امر بود.
البته ذکر این نکته ضروری است که متأسفانه با وجود علاقه و احترام شدید ایشان به تمام مراجع بزرگوار تقلید و به خصوص مرحوم امام خمینی(ره)، متأسفانه عده ای افراد عنود و کج اندیش سعی داشتند-و همچنان نیز می کوشند- به بهانه ی اینکه آن بزرگوار از مرجعی غیر از مرحوم امام(ره) یعنی مرحوم آیت الله العظمی خویی(ره) تقلید می کرد، به ایشان اتهام مخالفت با امام و انقلاب را وارد کنند در حالی که انجام وظیفه ی شرعی در مسأله ی تقلید، هیچ گاه در تناقض با اراده ی ایشان برای همراهی با انقلاب نبود و توجه به سوابق عملکردی نیز این امر را به اثبات می رساند. لذا روشن است که مخالفان آن بزرگوار با بیان چنین اتهامات سخیفی نه تنها راه به جایی نمی برند بلکه با توجه به سوابق مسأله دار برخی از خودشان، بیشتر بر طبل رسوایی خود می کوبند.
توضیحی بر موضوع مرجعیت
کسانی که قصد داشتند بحث تفاوت در مرجعیت را به اختلافی عداوت بار تبدیل کنند، در حقیقت تیشه بر ریشه ی تشیع می زدند.
عجبا که یکی از درخشان ترین امتیازات فقه مترقی تشیع یعنی مفتوح بودن باب اجتهاد و مرجعیت که آن را بر دیگر مذاهب برتری داده است، در نگاه این جاهلان بی خرد، همانند یک نقطه ی ضعف جلوه کرده و گویا احساس تکلیف! اینان را موظف نموده که با خلاقیت بی مثال! خود این ضعف تشیع را از بیخ و بن برکنند! لذا بی توجه به مقدسات اسلامی که از جمله ی مهمترین آنها حفظ حرمت مؤمن است، همه چیز را بازیچه انگاشتند و با انواع اهانت و تهمت های ناروا به حریم مرجعیت تاختند و آنچه را خود شایسته اش بودند به مراجع عظیم الشأن شیعه نسبت دادند؛ مراجعی که هر کدامشان ستاره ای درخشان بر تارک پر فروغ فقه تشیع و افتخاری از افتخارات بی بدیل عالم علم و عمل هستند. آن نابخردان جفا پیشه، اثبات خود را در گرو نفی دیگران پنداشتند و در این بیراهه نه تنها خود که برخی پاکدلان ساده لوح را نیز به ورطه ی سقوط در منجلاب تباهی سوق دادند.
سخن از جریاناتی است که چندی پیش از پیروزی انقلاب عظیم اسلامی، از سوی عده ای دین به دنیا فروش شکل گرفت و تا چند سال پس از آن هم غبار ناشی از آن چشم حقیقت بین مؤمنان را تیره و تار کرده بود.
در این اوضاع، صحنه ی سیاسی جاجرم نه تنها از سایر نقاط ایران مستثنی نبود بلکه در وضعیتی تأسف بارتر از دیگر شهرها قرار داشت؛ هر روز فتنه ای جدیدتر از قبل و هر لحظه نقشه ای تازه تر!
یک روز از مشهد مقدس و روز دیگر از قم و زمانی هم از جایی دیگر با دعوت از برخی روحانیون نا آگاه، بساط اهانت به مراجع بزرگوار و اسائه ی ادب به شخص حاج آقای حسینی(ره) را بر پا می کردند و به جای کمک به پیشبرد منافع مردم و منطقه، روز به روز بر وخامت اوضاع می افزودند. نمونه ی شاخص این برنامه ها، سخنرانی مشهور روز 21 ماه مبارک رمضان سالهای اولیه ی دهه ی 1360 در جوار بقعه ی متبرکه ی جناب علی بن مهزیار است که اهانتهای انجام شده در آن روز قلب بسیاری از مردم جاجرم را جریحه دار کرد تا جایی که هنوز از این رویداد با ناراحتی یاد می کنند و این وقایع در حالی بود که همواره امام راحل(ره) همگان را به رعایت اخلاق اسلامی و پرهیز از حرمت شکنی عموم مؤمنان و به ویژه علمای اعلام و مراجع عظیم الشأن، سفارش می فرمودند ولی گویا این عده، دیدگاه ناصواب خود را بر هر شخص دیگری ترجیح می دادند و لذا گوش آنها به کلامی غیر از نفسانیات، بدهکار نبود.
دوران پس از انقلاب
با پیروزی مردم در 22 بهمن سال 1357 بر رژیم فاسد و منحط پهلوی، جامعه ی ایران شاهد بروز فعالیت های جدیدی در زمینه های سیاسی و اجتماعی بود که هر کدام از این عملکردها به نحو مثبت یا منفی بر امور جاری مملکت تأثیرگذار بود؛ به عنوان نمونه ی این وقایع می توان از گسترش روز افزون فعالیت های مذهبی در جامعه یاد کرد که در عصر حکومت پهلوی دچار تنگناهای فراوانی شده بود. بازار فعالیت های سیاسی نیز در فضای باز سیاسی ابتدای انقلاب از رونق و گرمای خاصی برخوردار بود به گونه ای که هر گروهی با هر عقیده و مسلکی، آزادانه اصول و مبانی مورد قبول خود را در جامعه مطرح و تبلیغ می کرد و به جذب هوادار می پرداخت.
در این میان، رهبران انقلاب اسلامی نیز- بر اساس مصالح مد نظر خویش- برنامه ها و شرایط لازم را برای استقرار آرمان های انقلاب طرح ریزی و پی گیری می کردند که از جمله ی آنها تشکیل نهادهای انقلابی با استفاده از نیروهای مردمی بود که می توانست در شرایط آن روز که هنوز ساز و کار دقیقی برای حکومت جدید تعریف نشده بود، منشأ خدمات درخشانی برای جامعه باشد.
اولین نهادی که در این خصوص شکل گرفت، در روز 24 بهمن 1357 یعنی تنها دو روز پس از پیروزی انقلاب با دستور مرحوم امام خمینی(ره) ایجاد گردید و « کمیته ی اجرای فرامین امام » نامیده شد؛ همان نهادی که بعدها تغییر نام داد و به عنوان « کمیته ی انقلاب اسلامی» بخشی از فعالیت های سیاسی و انتظامی کشور را پوشش می داد.
حاج آقای حسینی فائق(ره) نیز همگام با انقلاب و در سایه ی رهنمودهای امام(ره) با ر مجوزها و تأییدیه های لازم از طریق مقامات انقلابی مشهد مقدس، اقدام به تشکیل « کمیته ی اجرای فرامین امام » در جاجرم نمود و با دعوت از فعالان انقلابی و افراد سرشناس و معتمد جاجرم، به برنامه ریزی در خصوص نحوه ی انجام امور محوله پرداخت.
همانگونه که اشاره شد که مرحوم آقا(ره) با مجوز کمیته اجرای فرامین امام مشهد به تشکیل این نهاد انقلابی در جاجرم مبادرت ورزید. درخواست تشکیل این کمیته در مورخه ی 8 اسفند ماه 1357 از سوی سرپرست کمیته ی اجرای فرامین امام مشهد به نام مرحوم آقا (ره) صادر گردید و ایشان نیز در تاریخ 15 اسفند 57 با صدور اطلاعیه ای خطاب به مردم جاجرم از آنان برای شرکت در تشکیل این کمیته دعوت به عمل آورد که این مهم یک روز بعد همزمان با فرخنده سالروز میلاد با سعادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به وقوع پیوست و از میان شرکت کنندگان در این جلسه 35 نفر برای عضویت در این تشکیلات تعیین گردیدند ولی پس از سه روز شش نفر آنها عدم آمادگی خود را برای همکاری و عضویت در کمیته اعلام کردند. در مورخه ی 19 اسفند 57 نیز در جلسه ای که در محل شهرداری جاجرم برگزار شد، پنج نفر اعضای شورای مرکزی کمیته ی اجرای فرامین امام جاجرم مشخص شدند و از آن پس امور محوله از سوی شورای انقلاب و دولت انقلابی به وسیله ی این نهاد به اجرا در می آمد و در تمام این امور، مسؤولیت حسن اجرا با آقا(ره) بود که با درایت و دقت و بردباری بسیار، وظایف خویش را به انجام می رسانید. از جمله ی این برنامه ها می توان به نظارت بر توزیع کالاهای دولتی در بین مردم، پیگیری مشکلات و نیازهای شهر و منطقه از طریق ارتباط با نهادها و سازمان های مربوط و کمک به رفع گرفتاری های مردم از مجاری قانونی اشاره داشت.
در مورخه 6 فروردین 1358 نیز با درخواست بخشداری جاجرم، مسؤولیت نظارت بر اجرای همه پرسی «جمهوری اسلامی، آری یا نه» به کمیته ی انقلاب اسلامی جاجرم به سرپرستی مرحوم آقا(ره) واگذار شد و این همه پرسی با نظارت کامل ایشان در روزهای 10 و 11 فروردین 58 در جاجرم برگزار گردید و صندوق های رأی نیز با هماهنگی شخص ایشان به بجنورد انتقال یافت.
ایفای نقش آقا(ره) در مقام مسؤول کمیته ی انقلاب اسلامی جاجرم با وجود مسائل و مشکلات فراوان، به مدت هفت ماه ادامه داشت اما متأسفانه کارشکنی های غیر مسؤولانه و ساختار شکنانه ی برخی افراد مغرض و کوته فکر که دست خود را از رسیدن به جایگاه های قدرت کوتاه می دیدند، سبب دلسردی ایشان از ادامه ی کار شد تا جایی که سرانجام از فعالیت در کمیته ی انقلاب اسلامی کناره گرفت و همین امر نیز باعث شد که تشکیلات این نهاد در جاجرم تعطیل شود و دیگر هیچگاه پا نگیرد. نهادی که بعدها به یکی از مهمترین و تأثیر گذارترین نهادهای کشور تبدیل شد...
ادامه دارد
من و پدر بزرگ
بیدک(مکان بهار و تابستان دامداریشون)
خال سیاه (مکان زمستانه دامداریشون)
دستخط
عاشورای حسینی(ع) شهرستان جاجرم
مسجد جامع
مراسم تدفین
و یه سری عکس های دیگه
یــــآس, سلام. باشه خوشومدی
خدا بیامرزه رفتگان شمارو
بله خوش خط بودن
اگر میدونستم از ورودم انقدر ذوق میکنی ذودتر میومدم
یه سوال؟ این دانلود کامل سایت معمولا چقدر طول میکشه آقای موحد؟ من الان نزدیک یروزه کامله هنوز که هنوزه تموم نشده !
یــــآس, ذوق؟ (ضودطر)
بستگی به تعداد فایل و صفحات سایت داره. مثلا سایتی مثل سایت من چیزی حدود 5 تا 10 دقیقه.
ای بابا !
اگر وسط راه کنسلش کنم اون هاییرو که تا الان دانلود کرده باقی میمونه ناقص یا اینکه کلا حذف میشه ؟
یــــآس, تا همونجایی که دانلود کرده میمونه.
همین الانم , وسط دانلود میتونی بری توو فایلش اجرا بگیری.
ممنونم برادر برنامش خیلی عالی بود اما مشکلش این بود که معلوم نمیکرد چند ساعت در پیش داریم برای دانلود و اینکه کلا چند گیگ نیاز داریم برای دانلود؟ باعث شد که لغوش کنم و یکروز سره فرصت این کار را انجام بدم
به هر حال, مثل همیشه ممنونم از کمکت ..
موفق باشی
خوب دلیلش اینه که خزنده لینکهارو یکی یکی میره جلو و در هر صفحه ی جدید ممکنه لینکهای زیاد دیگه ای باشه که باید اون لینکها هم باز بشه و دوباره تکرار مرحله ی قبل.
اگر دیده باشی تعداد لینکهارو میزنه و مرتب اضافه میشه به تعداد. ابتدای کار یرخی نمیتونه تشخیص بده سایت چنتا صفحه داره.
درسته همه اینارو میدونم ومتوجه شدم اما خب چی ککنم که فقط محتوای اون سایترو برام دانلود کنه
خوب این هم داره محتوای سایتو دانلود میکنه فقط نباید سایتی که دانلود میکنی بزرگ باشه و به این نکته هم توجه داشته باش که این احتمال هم وجود داره که فایروال اون سرور آیپی تورو (به دلیل درخواست های متعدد که از نرم افزار میره) Ban کنه.
نرم افزار , یه قسمت هم داره به اسم set options که میتونی فیلترهای مختلفیو Set کنی و یک لیست Proxy هم بدی تا اگر آیپی Ban شد مشکلی پیش نیاد.
راست میگی؟؟؟ چرا زودتر نگفتی؟؟؟ ای بابا ...
از کجا بفهمم چقدره اندازه سایت؟؟
نه دروغ میگم
از تعداد لینکها و صفحات.مثلا سایت barnamenevis سایت بزرگیه.
نه منظورم اینجوری نبود مثلا جای مشخصی ننوشته که چقدره اندازش؟ منظورم این بود
نه دیگه.
اطلاعات سایت بصورت داینامیک تولید میشه و باید سایز دیتابیس و فایل های پروژه رو داشته باشی بنابراین باید صفحات پیمایش بشه تا آخر. البته سایز یک صفحه رو همون اول میشه گرفت ولی بدردت نمیخوره.
بله میدونم فکر میکردم راه چاره ای داره آخه دفعه پیش دوروز بود داشت سایتو دانلود میکرد هنوز که هنوزه تموم نشده بود یه سایتی بود مثل سایت خودم محتویات اموزشی و اینا نداشت ...
به هر حال ممنونم از لطفت برادر یه کاریش میکنم
خوب تو این حجمی که میگی , اگر آیپی بن نشه , نباید مشکلی واسه دانلودش باشه.در حین دانلود سایت توجه داشته باش که فایل ها یکی یکی دانلود میشن یا مکث زیادی بینشون هست.اگر مکث بود و لینک های دانلود عوض نمیشد اون سایتو داخل مرورگر خودت (همزمان با دانلود) باز کن ببین اصلا باز میشه یا اینکه پاسخی به آیپیت داده نمیشه.
ها؟
چی شده ؟؟؟ پای سیستم نمی شینم زمانی که دانلود می کنه وقتشو ندارم ولی الان دوباره میخوام واسه دانلود بذارمش بیشتر دقت میکنم
چقدر دیر سایتت رو آپدیت می کنی؟؟
هیچی
ان شاءالله تا جمعه کارو تحویل بدیم , جمعه به بعد مطلب جدید میذارم.
آقا خدا بیامرزه پدربزرگت رو.
مرد بزرگی بود،خوندم..
تو هم تو بچگی خیلی بانمک بودی داداش :)
ممنون. ما مخلصیم آقا رضای گل
بد نیست سایتت رو آپدیت کنیااا
عاره بد نیست باید ساختار سایت یه تغییراتی کنه تا روش وقت بزارم.ببینم چی میشه
خیلی ... هستی
کودک منم یا تو .. ؟؟ ؟ بی سواد
یا تویی
خودتی خیلی ...
خدا شفات بده
این فیلد یکم دیر میاد درستش کن
کدوم فیلد؟چیش دیر میاد؟
خدابیامرزشون... فرد بزرگی بودن..
سلام علیکم
سوالی داشتم در خصوص شخصی که در این متن ذکری از او برده اید به نام سید محمد حسینی جاجرمی معروف به آقای مجتهد. میخواستم بپرسم که اطلاعات بیشتری از ایشان دارید مثلا نام پدر و جدشان و نیز تاریخ وفات و تولدش و غیره؟
خیلی ممنونم
رحمه الله علیه واحشره مع محمد وال محمد علیهم السلام
سلام برادر
بابت راه اندازی سایتت تبریک
و خدارحمت کنه پدر بزرگت رو
واقعا خیلی خوش خط بودن..!!
موفق باشی